اختلالات انطباقی چیست؟ با آغاز پاییز، باید منتظر وقوع اختلال انطباقی (Adjustment Disorder) باشیم.بازههای زمانی مانند شروع مدرسه، ورود به دانشگاه، زندگی جدید در خوابگاه یا مهاجرت، تغییرات اساسی و گاهی استرسزایی را به همراه دارند که میتوانند سلامت روان افراد را تحت تأثیر قرار دهند.
اختلال انطباقی حالتی است که در آن فرد به دنبال این تغییرات پراسترس، دچار علائم خلقی و رفتاری میشود. اگرچه هر کسی، در هر سنی ممکن است به این اختلال مبتلا شود، ولی شایعتر بودن آن در کودکان و نوجوانان قابل توجه است.
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است دچار علائم افسردگی نظیر غمگینی، بیحوصلگی و مشکلات خواب شوند. برخی دیگر ممکن است احساس اضطراب، بیقراری و ترس کنند. در حالی که در برخی از نوجوانان، به ویژه پسران، رفتارهای مقابلهای و خشونتآمیز نشانههای این اختلال محسوب میشود.
این نوع اختلال شامل علائم افسردگی مانند خستگی، بیحوصلگی و کاهش علاقه به فعالیتهای روزمره است. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً پس از تجربه یک تغییر یا بحران زندگی، از جمله جدایی، محرومیت یا از دست دادن شخصی، دچار این علائم میشوند.
اختلال سازگاری با اضطراب
در این نوع اختلال، فرد به دلیل تغییرات یا تنشها احساس اضطراب، نگرانی و بیقراری دارد. این اختلال ممکن است پس از یک رویداد استرسزا نظیر ورود به شغل جدید، تغییر محل زندگی یا بحثهای خانوادگی بروز کند.
اختلال سازگاری با ترکیبی از اضطراب و خلق افسرده
در این نوع، فرد به طور همزمان علائم اضطراب و افسردگی را تجربه میکند. این اختلال میتواند نتیجه تجزیه و تحلیل پیچیدهتری از احساسات فرد باشد و ممکن است در اوضاع پرتنش یا پرخطر، مانند دوران بلوغ یا تغییرات شغلی، رخ دهد.
این نوع اختلال بیشتر در کودکان و نوجوانان مشاهده میشود و شامل رفتارهای مقابلهای و مخرب است، مثل نافرمانی، طغیان، یا رفتارهای پرخطر. این نوع اختلال ممکن است در نتیجه فشارهای اجتماعی یا تغییرات در خانواده بروز کند.
اختلال انطباقی همراه با ترکیبی از اختلال احساسی و رفتاری
در این نوع اختلال، فرد هم دچار تغییرات خلقی و احساسی و هم مشکلات رفتاری میشود. به عنوان مثال، ممکن است فردی دچار احساس افسردگی باشد و به طور همزمان رفتارهای ناپسند یا نگرانکننده از خود نشان دهد.
اختلال سازگاری نامشخص
این نوع اختلال شامل علائم و نشانههایی است که نمیتوان آنها را به یکی از دستهبندیهای مشخص دیگر نسبت داد. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است با ترکیبی از علائم عاطفی و رفتاری، اما بدون یک الگوی مشخص و شناختهشده، مواجه شوند.
فهم دقیق این انواع اختلالات انطباقی به پزشکان و درمانگران کمک میکند تا درمانهای مناسب را برای هر بیمار ارائه دهند و به آنها در کارکرد بهتر در زندگی کمک کنند.
علائم اختلالات انطباقی چیست؟
علائم عاطفی اختلالات انطباقی
احساس غمگینی، ناامیدی و از دست دادن امید.
احساس تنش، نگرانی مداوم، و احساس نگرانی در مورد آینده.
کاهش علاقه به فعالیتهای قبلاً لذتبخش و احساس خستگی و بیکفایتی.
علائم رفتاری اختلالات انطباقی
تغییرات ناگهانی در خلق و خو، مثل تحریکپذیری یا پرخاشگری.
کاهش کارایی در مدرسه یا محل کار، یا ناتوانی در انجام وظایف روزمره.
بروز تنش و مشکل در روابط با دیگران، که ممکن است به دلیل رفتارهای ناپسند یا پرخاشگرانه باشد.
علائم جسمانی اختلالات انطباقی
به سختی خوابیدن یا خواب بیش از حد.
احساس خستگی یا عدم انرژی.
علائم فیزیکی غیرقابل توضیح، مانند سردرد، دلدرد یا مشکلات گوارشی که هیچ دلیل پزشکی خاصی ندارند.
علائم معمولاً ظرف ۳ ماه پس از وقوع تغییرات چالشبرانگیز در زندگی بروز میکنند و ممکن است تا ۶ ماه پس از پایان استرس منجر به این اختلال ادامه داشته باشند.
اگر عزیزان شما به دنبال تحولات زندگی و تحصیلی با این علائم مواجه شدند و عملکرد کلی آنها دچار افت گردید، این وضعیت را جدی بگیرید.
پیشنهاد میکنیم در چنین شرایطی برای دریافت تشخیص و درمان مناسب، با یک درمانگر متخصص در حوزه سلامت روان مشورت کنید.
درمان اختلالات انطباقی به هدف کاهش علائم و بهبود عملکرد فرد در زندگی روزمره انجام میشود. این درمان معمولاً شامل ترکیبی از روشهای رواندرمانی و در برخی موارد دارودرمانی است.
رواندرمانی، بهویژه درمانهای روانشناختی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، یکی از اصلیترین روشهای درمان اختلالات انطباقی است. در این نوع درمان، فرد به بررسی افکار و باورهای منفی خود پرداخته و تلاش میکند که الگوهای فکری ناسالم را شناسایی و اصلاح کند. همچنین، یادگیری مهارتهای مقابلهای و استراتژیهای مدیریت استرس میتواند به فرد کمک کند تا با شرایط چالشبرانگیز بهتر کنار بیاید. این روشها به فرد این امکان را میدهد که احساسات خود را بهتر مدیریت کند و به او کمک میکند تا در برابر تغییرات زندگی قویتر باشد.
حمایت از سوی خانواده و دوستان نیز در درمان اختلالات انطباقی بسیار مهم است. ارتباطات سالم و حمایتی میتواند به کاهش احساس تنهایی و افزایش توانایی فرد در مواجهه با چالشها کمک کند. پیوستن به گروههای حمایتی یا تشکلهای اجتماعی نیز میتواند به فرد فرصتهایی برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و یادگیری از دیگران بدهد.
آموزش مهارتهای زندگی، مانند مهارتهای حل مسئله، مدیریت زمان و مهارتهای ارتباطی، به فرد کمک میکند تا در مواجهه با چالشها به شیوهای مؤثرتر عمل کند. این مهارتها توانایی فرد را در مدیریت شرایط زندگی تقویت کرده و به او احساس توانمندی میدهند.
در نهایت، درمان اختلالات انطباقی معمولاً شامل ترکیبی از این روشها است و نیاز به ارزیابی و تطبیق متناسب با نیازهای خاص فرد دارد. همکاری نزدیک بیمار با متخصصان بهداشت روان و ایجاد یک برنامه درمانی شخصیسازیشده میتواند به دستیابی به بهترین نتایج کمک کند.